پرسه در میان لحظه ها

یادداشت های روزانه Aseman.H(نویسند ه ی رمان تا آسمان)

پرسه در میان لحظه ها

یادداشت های روزانه Aseman.H(نویسند ه ی رمان تا آسمان)


.یک شب به او گفتم مرا دوست بدار.

خندید و با خنده به چشمهایم نگاه کردو گفت  من تورو دوست دارم.
 دوستم داشت؟. خوب اینرا که خودم هم میدانستم.
من دوست داشته شدن میخواستم  اما نه هر دوست داشتنی. میخواستم مرا در حد مرگ دوست بدارد و اویی که باز به چشمهایم نگاه کرد اما اینبار نخندید.
نخندید و این آخرین خواسته ام را هم اجابت کرد.

رمان جدید-aseman64
  • Aseman Hamidi

نظرات  (۳)

سلام خانم آسمان عزیز بعد از مدتها ی رمان خوندم که بهم چسبید چقدر قشنگ بود عااالی موفق باشید قلمتون فوق العاده بود ادبیاتتون فوق العاده بود مهراد عااالی بود کلا خیل خوب بود بیشتر از500تا رمان خوندم مثل اسطوره ...در امتداد باران اعدام یا انتقام خیلی زیااااد ولی نثرتون عالی بود به همون انمدازه که از اسطوره لذت برده بودم از این رمانم بردم موفق باشید اگر ممکنه اسم بقیه رمانهاتون رو بزارید تا استفاده کنیم
پاسخ:
ممنونم از محبتت. کار اولم بود.و تنها کار مجازی من تو ایران و به زبان فارسی امیدوارم موفق باشین.
اگه بگم تا الان هزار بار رمانتون رو خوندم دروغ نگفتم.چقدر به زیبایی شخصیت مهراد رو تصویر کردین
.چقدر اتفاقها قشنگن.چقدر داستان زیباست
..کلمه به کلمه اش رو از حفظ شدم.عالی عالی عالی.دیگه نمینویسید؟
پاسخ:
عسل بانو ممنون از محبتی که به بنده داشتی. منم از شما ممنونم که همراه بودی.با آرزوی زیباترین لحظه ها برای شما
سلام آسمان جان❤❤
شروع رمان جدیدو تبریک می گم ...فقط عزیزم کجا می تونیم رمان جدید بخونیم؟


موفق باشی گلم✨✨✨✨
پاسخ:
سلام. دس رو دلم نزار که خینه.
بزار آسی تموم بشه بعد ایشالا. دارم زورمو میزنم که تا آخر تابستون دیگه ببندمش.
بعد اونو شروع کنم و صد درصد تو انجمن خودمون و درصد خیلی کمی هم امکانش هست که تو تلگرام هم ادامش بدم همزمان

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی