پرسه در میان لحظه ها

یادداشت های روزانه Aseman.H(نویسند ه ی رمان تا آسمان)

پرسه در میان لحظه ها

یادداشت های روزانه Aseman.H(نویسند ه ی رمان تا آسمان)

۵ مطلب در بهمن ۱۳۹۵ ثبت شده است

توی شریعت من بوسیدن تو ،توی خواب از واجباته و بیدارکردنت از مستحبات
Aseman64

  • Aseman Hamidi


....قصه ی ما آدمها،قصه ی همین ماهی های کوچک است.

تمام دریا را هم که داشته باشند باز یک روزی یک جایی خسته میشوند.
عشق مالکیت نیست. عاشق واقعی کسیست که حتی به قدر تنگش عاشقانه شنا کردن را بلد باشد.
رمان "تا آسمان"

  • Aseman Hamidi

-منصفانه نیست یکبار زندگی کردن.،وقتیکه اینقدر دیر پیدات کردم.مگه چند سال قراره عمر کنم که سی وچهارسالش بدون تو گذشت...بدون لبخندت...بدون عطرت...بدون صدات؟
قسمتهایی از رمان "تا آسمان"

  • Aseman Hamidi

اغلب ویا بیشتر ما آدما حسرت روزای بچگیمونو میخوریم. همیشه هم به بچه هامون میگیم از روزای بچگیتون استفاده کنین  و قدر شو بدونین.  اما من بچه گی خیلی خوبی نداشتم. یعنی خاطره ی شیرین و به یاد موندنی نیست که حسرت بخورم به خاطرش و بگم ای کاش بر میگشتم به اون دوران.

  • Aseman Hamidi

دلم گرفته است. حتی برای از دست دادن. از دست دادن خودم برای کسی که نیست و من دلم میخواست که باشد. باشد و ببینم که مرا از دست میدهد. بعد بگردد و از زیر سنگ هم که شده پیدایم کند. ببوسدم و شبیه تکه برکتی روی چشمهایش بگذاردم.
دلم گرفته است  برای حال گند غروبهای جمعه ام. برای شب های تمام نشدنی پائیز.حتی  برای دل سپردن به متن موسیقی های مبتذل کوچه بازاری.
دلم گرفته  برای نبودنت. 
ممنون برای جای خالی شانه هایت در حجم حجیم گریه های شبانه ام.
ممنون برای خوره ی خیالت که مازوخیزم وار می افتد به جان سلول به سلول قلبم.
برای تلاش مزبوحانه ی مغزم در فراموش کردن خاطره ی نگاهت.
برای از یاد نبردن خطوط کف دستهایت.
از تو ممنونم .برای آرامشی که بعد گریه هایم حتی نصیبم نکردی.

  • Aseman Hamidi